سلامت نیوز:ریشه اکثر مزاحمتهای خیابانی عقدههای جنسی است به عبارتی وقتی جوانی که به نیازهای جنسیاش پاسخ مناسب داده نشده و به علت فقدان شرایط اجتماعی و اقتصادی، بسترهای ازدواج برایش مهیا نمیباشد به طور قطع به مرد و زن خیابانی تبدیل خواهد شد و در این شرایط شاهد افزایش خشونتهای جنسی و تجاوز در جامعه خواهیم بود. به عبارتی شاید بدحجابی انگیزههای جنسی در مردان را تشدید کند اما رابطه معنا داری بین بد حجابی و ایجاد خلأهای جنسی که از نیازهای اصلی بشری است وجود ندارد.
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه سایه نوشت: هوا رو به تاریکی است. پیادهرو از خیابان شلوغتر است. گویی همه مردم به خیابان ریختهاند. کنار خیابان منتظر تاکسی ایستاده است. اما خیابان، خستگیاش را دوبرابر میکند، بوقهای متعدد ماشینها آزارش میدهد...مزاحمت خیابانی بخشی از تجربهی بسیاری از زنان است. این مزاحمتها بلاهای اجتماعی عصر ما نیست، بلکه سابقه ای طولانی دارد. در جوامع شهری و کلانشهرها بیشتر به چشم میخورد و از رفتارهای نابهنجار اجتماعی است که در ایجاد ناامنی اجتماعی و سلب آرامش برای افراد نقش بسزایی دارد.
متلکپرانی، ولگردی، تنهزنی و اعمال غیراخلاقی در مجامع عمومی و نظایر آن به طور لفظی و غیرلفظی از مظاهر مزاحمتهای خیابانی است. در همه جای دنیا ناامنی برای زنان و کودکان وجود دارد. شاید بهتر است بگوییم که برای قشر ضعیف فضاهای شهر تبدیل به فضاهای ناامن میشود. در واقع یکی از مهمترین مسائل شهری به ویژه در کلان شهرها، مسئله «جرم» و «نامنی» است. همه ساله هزاران تن قربانی خشونتهای پیدا و پنهان میشوند. تهدیدهای ناشی از دریافت و احساس ناامنی به وسیله اقشار مختلف اجتماعی به خصوص زنان، کودکان و سالمندان، در بسیاری از فضاهای شهری کشور ما امری انکارناپذیر است. محققان عرصهی جرمشناسی و مطالعات شهری به این نتیجه رسیدهاند که با تأثیرگذاردن بر محیط فیزیکی و موقعیت بزهکار و بزه دیده، با هدف دشوار یا سلب کردن امکان وقوع جرم و کاستن از جاذبه ها ی محیطی بزهکاری می توان از آمار جرایم کاست.
امروزه خشونت و ترس از خشونت، بهعنوان نگرانیای فراگیر در تمام جوامع مطرح شده است. نفوذ خشونت در زندگی روزمره در بسیاری از کشورها و شهرها به یک واقعیت تبدیل شده است؛ چنانکه با عناوین خشونت بومی، رایج و حتی رها شده توصیف میشود. در چنین شرایطی، سیاستهای دستگاههای مبارزه با خشونت که اغلب بهطور مستقیم بر مجرم تمرکز دارند، چندان موفقیتآمیز نبوده و این امر موجب توجه به ابعاد تأثیرگذار بر وقوع خشونت و عوامل زمینهساز شده است.
یکی از عوامل تأثیرگذار که در دهههای اخیر مورد توجه شهرسازان، جامعهشناسان و روانشناسان محیطی قرار گرفته است، فضاهای شهری و بالطبع فضاهای بیدفاع شهری هستند. فضاهای بی دفاع شهری از جمله فضاهایی هستند که به دلیل ویژگی های کالبدی و اجتماعی، فرصت بزهکاری و خشونت در آنها بالاست. این فضاها محصول تعامل پیچیدهای هستند که فقدان موانع نمادین و واقعی، عدم تعریف حوزهای مشخص و امکانات نظارتی اعم از نظارت طبیعی اجتماعی و فیزیکی، موجب شده میزان جرایم و آسیبهای اجتماعی در آنها قابل توجه باشد. موضوع رابطه بین فضای شهری و کنشهای اجتماعی مانند جرم و خشونت از موضوعات جدیدی هستند که خارج از اسلوبهای درون رشتهای بررسی میشوند.وجود مناطق جرم خیز در سطح شهر تهران از مهمترین نگرانیهای مسئولان سیاسی و اجتماعی و نیز امنیتی است.
نتایج یافتههای علمی در شهر تهران نیز بیانگر آن است که برخی مشکلات اجتماعی نظیر اعتیاد، سرقت، جرایم جنسی، دختران فراری و تشکیل مراکز فساد در برخی مناطق بیشتر از مناطق دیگر است. وجود و گسترش فضاهای بیدفاع در شهر تهران عامل مهمی در پایین آوردن کیفیت زندگی است، این فضاها در شهر تهران به دلیل رشد و گسترش فیزیکی و جمعیتی از یکسو و فرسودگی و تخریب مناطق قدیمی، بسیار افزایش یافته است. همچنین تجربه جهانی نشان میدهد که علاوه بر اینکه در تهران مکانهای شهری بهتری نساختهایم بلکه مکانهای شهری ساخته شده را نیز از بین بردهایم، به همین جهت فضاهایی بیهویت و ناآشنای زیادی به وجود آمده که این فضاهای ناآشنا و بیهویت شهر به موازات رشد خود از یک سو میتواند خشونت را افزایش دهد و از سوی دیگر خشونت و ترس به نوبه خود موجب واکنشهای روانشناختی و رفتاری شهرنشینان از جمله تمایل به کنارهگیری از زندگی شهری، عدم اطمینان به دیگران، دوری جستن از مکانهای خاص، اخذ تدابیر حفاظتی، تغییر فعالیتهای روز مره و عدم مشارکت در اعمال جمعی شود که این امر نیز به نوبه خود فضاها را ناامنتر میسازد.
امروز همه جای تهران تبدیل به فضای بیدفاع شده است چون مزاحمت اتومبیلها همه جا است و زنان و دختران در هیچ مکانی در امان نیستند. بعد از زنان، در فضاهای بیدفاع شهری، کودکان بیشتر مورد اذیت و آزار قرار میگیرند. معمولا کسی با یک مرد گردن کلفت کاری ندارد اما زنان براساس فطرت ضعیف هستند. حال سوال اینجاست که زنان و دختران کجا بیشتر اذیت میشوند؟ پاسخ روشن است هر جایی که امکانش مهیا باشد. فضاهای بدون دفاع به دلایل فیزیکی، روحی، روانی و تاریخی شرایطی را ایجاد میکنند که در آن اتفاقات آسیبزا میافتد. فضای گم، فضاهای تاریک، مثل پلههای یوسفآباد و پاگردهای آن از مصادیق عینی فضاهای بدون دفاع شهری برای زنان است.
دکتر مصطفی آبروشن جامعهشناس و عضو انجمن جامعهشناسی ایران در این ارتباط میگوید: مزاحمتهای خیابانی به عنوان یکی از مهمترین معضلات جهانی است که زنان به عنوان قربانیان این دست مزاحمتها در سراسر جهان آن را تجربه کردهاند و پژوهشهای بعمل آمده در کشورهای مختلف نشان میدهد که بین ۸۰ تا صد درصد زنانی که مورد پرسش قرارگرفتهاند مزاحمتهای خیابانی از سوی مردان را تجربه کردهاند. عضو شورای مدیریت کار گروه آسیبهای اجتماعی ایران در رابطه با آمار ارائه شده در مورد مزاحمتهای خیابانی با بیان اینکه تعداد مزاحمت بسیار بیشتر از آمار اعلام شده است گفت: هیچ آمار رسمی دقیقی از حجم و تعداد مزاحمتهایی که زنان در خیابانها با آن مواجه میشوند وجود ندارد، اما نبود این آمار دلیلی بر کتمان این واقعیت نیست زیرا متأسفانه زنان جامعه ما با این معضل اجتماعی به عنوان واقعیتی تلخ روبهرو و سازگار شدهاند.
وی افزود: با توجه به پژوهشهای به عمل آمده هر زنی با هر تردد در خیابان به طور متوسط یک الی بیست بارمزاحمتهای کلامی، فیزیکی و چشمی را تجربه میکند پس خانمها به علت اینکه هیچگونه فرهنگسازی گستردهای در زمینه کاهش بار مزاحمتهای خیابانی به عمل نیامده و از سوی دیگر شکایت از مزاحمان خیابانی غیر ممکن و به نوعی انگ اجتماعی را نیز برای زنان به همراه دارد ترجیح میدهند با این پدیده مذموم و نقض حقوق شهروندی به نوعی کنار بیایند.این جامعه شناس علت افزایش مزاحمتهای خیابانی میگوید: عوامل مختلفی در این زمینه دخیل هستند از جمله، بالا رفتن سن ازدواج، فروپاشی نظام خانواده، احساس گمنامی در شهرها، سرخوردگیهای دوران کودکی و خلأهای جنسی از عواملی است که برخی از مردان را سوق میدهد تا از این طریق به نوعی نیازها و خلأهای درونی خود را پر کنند.
دکتر آبروشن در پاسخ به این سئوال که آیا ریشه جرائمی مانند مزاحمت خیابانی نبود راهی برای ارضای امیال جنسی افراد جامعه است؟ گفت: به نکته مهمی اشاره کردید، ریشه اکثر مزاحمتهای خیابانی عقدههای جنسی است به عبارتی وقتی جوانی که به نیازهای جنسیاش پاسخ مناسب داده نشده و به علت فقدان شرایط اجتماعی و اقتصادی، بسترهای ازدواج برایش مهیا نمیباشد به طور قطع به مرد و زن خیابانی تبدیل خواهد شد و در این شرایط شاهد افزایش خشونتهای جنسی و تجاوز در جامعه خواهیم بود. به عبارتی شاید بدحجابی انگیزههای جنسی در مردان را تشدید کند اما رابطه معنا داری بین بد حجابی و ایجاد خلأهای جنسی که از نیازهای اصلی بشری است وجود ندارد. این را باید به خاطر داشته باشید، در جامعه اگر زنی احساس قربانی شدن داشته باشد، تمام استعدادهایش کور میشود. اینها قرار است مادران آینده در این کشور باشند. کمی فکر کنیم که با نسل آینده کشور چه میکنیم.
نظر شما